شمسه رشد(رشد جمعه ها شماره ۴)
 جمعه ۲۴ تیر ۱۴۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
رشد جمعه ها(شماره ۴ از ۱۴)
در قرآن نقش جامعه روی رشد فرد نقش ویژه‌ و غیرقابل‌انکاری است.
نمی‌شود فرد را بدون تأثیرپذیری‌های از جامعه در نظر گرفت.
رشد فرد منوط به تعاملی است که با جامعه دارد به‌عنوان مثال در آیت‌الکرسی می‌خوانیم "قد تبین الرشد من الغی" به تحقیق تبیین گردیده رشد از غی تفکیک روشن شده است و رشد و غی از یکدیگر کاملاً مشخص و بیان گرانه است. 
دقیقا در ادامه‌ می گوید:" ومن یکفر بالطاغوت" شخصی که فرد است و در جامعه طاغوت را پیدا می‌کند و نسبت‌به طاغوت عکس‌العمل نشان می‌دهد و کفر به طاغوت می‌ ورزد، دراین‌صورت می‌تواند جلوه‌گری کند.
فقط در صورتی که " یومن بالله من یکفر بالطاغوت" است که" فقد استمسک به عروةالوثقی"
 تقدم "و من یکفر بالطاغوت" به " ویومن بالله" یک تذکر و جلوه‌ای است برای‌اینکه کفر به طاغوت از مصادیق مهم ایمان به الله است اگرچه  تا زمانی که ایمان به الله نداشته باشیم نمی‌توانیم کفر به طاغوت داشته باشیم ولی جلوه ایمان به الله، در کفر به طاغوت نشان داده می‌شود و احتمالاً برای همین است که"ومن یکفر بالطاغوت" اولین جمله بعد از "قد تبین الرشد من الغی" است.
 در فرهنگ قرآنی رشد تعبیر به "سبیل" هم شده‌است:"سبیل رشد" و "سبیل غی".
بسترهای اجتماعی یکی از مصادیق سبیل رشد و سبیل غی است بسترهای اجتماعی است که در آن رشد و غی است. به‌عنوان مثال جایگاه هجرت در قرآن جایگاه ویژه‌ای است و یکی از لازمه‌های رشد انسان رشد یافته این است ک در بند،حصار و زندان جامعه‌ای که به او اجازه رشد نمی‌دهد نمی‌ماند و از فرصت هجرت استفاده می‌کند.
 کاری که خود حضرت رسول صلوات الله علیه وآله و تمام دوازده امام در زندگی‌شان دادند. هجرت جایگاهی است که به‌ صورت ویژه در کنار جهاد فی‌سبیل‌الله در قرآن اشاره شده‌است.
 جایگاه هجرت جایگاهی که فقط در جامعه نشان داده می‌شود یعنی هجرت از جامعه‌ای که ما را محبوس کرده‌است و اجازه رشد نمی‌دهد. یکی از مصادیق کفر به طاغوت، هجرت از جامعه‌ای درحال فساد و تباهی است که انسان نمی‌تواند در آن رشد کند.
 هجرت ضمن این‌که پیشگیری و جلوگیری از عدم رشد است،نشان‌دهنده رشد است و عامل ظاهری و مادی هجرت، جامعه‌ی فاسدی است که فرد راغب به رشد در آن جامعه محبوس شده‌است. همه این اشارات مثل اشاره‌ی سبیل رشد، سبیل غی، کفر به طاغوت در مسیر رشد یافته‌ای مثل هجرت از جامعه‌ای فاسد به سوی رشدی که جامعه اصلاح‌گرانه را ایجاد کند،نشان می‌دهد جامعه در رشد انسان اثر دارد اگر جامعه مثبت باشد بستری است برای رشد من و اگر جامعه منفی باشد باز بستری است برای رشد من! چون‌ فرصت هجرت پیدا می‌کنم.
 این‌که انسان باید به سمت جوامع خوب برود، باید رفیق خوب داشته باشد، درخانواده نیاز دارد که والدین مجاهد فی‌سبیل‌الله داشته باشد و ... نشان می‌دهد که چقدر جامعه در رشد انسان نقش اساسی دارد.
 اولین جامعه‌ای که در رشد انسان نقش دارد "خانواده"است.
اینکه در سوره لقمان می‌خوانیم که:وَإِن جَاهَدَاکَ عَلَىٰ أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ ...
ای فرزند اگر پدر و مادرت کوشش ویژه کردند که به خداوند مشرک شوی حواست باشد در چنین خانواده‌ای امکان رشد نداری! و در ادامه ۲ دستور العمل میدهد:
 ۱. فَلَا تُطِعْهُمَا
 از آن دو اطاعت نکن، این عبارت قرآنی به نوعی کفر به طاغوت است و مقابله با درخواست شرک آلودی است که والدین یک فرزند ممکن است از او بخواهند. 
۲.در کنار دستور اول، میفرماید:وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا...
 شیرازه خانواده را متلاشی نکن!به صورت معروف با والدین  همراهی کن و برای اینکه والدینی نداری که رشدت دهند،  وَاتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنَابَ إِلَیَّ...
کسی را پیدا کن که بتوانی از وی به سوی من تبعیت کنی.
 پیداست در خانواده ضرورت دارد یک فرد والدینی داشته باشد که او را به سمت رشد هدایت کنند، به سمت توحید رهنمون باشند و به مقداری که چنین والدینی ندارد از خود فرزند درخواست میشود به دنبال رشدش باشد.
 
 از مجموعه این نمونه آیات می‌توانیم برداشت کنیم که توجه به رشد خویش در بستر جامعه یک ضرورت است!
 
۲۴ تیر ۱۴۰۱
نظــــرات
نام
ایمیل
  (نمایش داده نخواهد شد)
متن نظر